
|یادداشتِ م.امیدوار |
در صحیفه امام خمینی (ج۳ص۳۰۶)آمده است: ” فرهنگْ مبدأ همه خوشبختیها و بدبختیهای ملت است.” شاید روشنترین دلیل این باشد که فرهنگ صحیح بنیادهای توسعه پایدار را استوار میکند. برای حفظ و ترویج فرهنگ غنی، برای ارتقای جایگاه هنر، برای پاسداشت ارزشهای فرهنگی و هنری مدیرانی باید در این حوزه مسئولیت بپذیرند که هم جایگاه خود را بشناسند، هم شناخت کافی و وافی از فرهنگ، آداب، سنن جامعه داشته باشند و هم بتوانند در هم افزایی با اهالی این حوزهها تحول آفرین باشند. در قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مصوب اسفند ۱۳۶۵مجلس شورای اسلامی به روشنی اهداف و وظایف این وزارت خانه مهم و استراتژیک تدوین گردیده است. در ماده یک این قانون: استقلال فرهنگی و مصونیت جامعه از نفوذ فرهنگ اجانب، شکوفایی استعدادها و روحیه تحقیق، تتبع و ابتکار در جامعه و ترویج فرهنگ و هنر ایرانی اسلامی را از جمله اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برشمرده است. در ماده دو همین قانون: مبادلات فرهنگی، هنری، سینمایی، جهانگردی، خبری، مطبوعاتی با جهان، تقویت روح تحقیق، تتبع و ابتکار در تمام زمینههای فرهنگی و هنر اسلامی و ایرانی از طریق تشویق و حمایت نویسندگان، شعرا، ادبا، هنرمندان، هدایت و حمایت از فعالیت مراکز نمایش فیلم، عکاسخانهها و تولیدکنندگان نوار سمعی و بصری، انجام مطالعات و تحقیقات لازم پیرامون مسائل و مبانی فرهنگ عمومی، هنر، سینما، تئاتر و دیگر زمینههای هنری مربوط و تنظیم سیاستهای کلی فرهنگی، هنری، سینمایی کشور مورد تأکید قرار گرفته است.
آتش جهنم سزای مدیران ناکارآمد
در باب اهمیت فرهنگ و هنر باید نوشت: همانگونه که سلامت روحی و روانی انسان نیازمند برنامه ریزی، به کارگیری فعالیت و اقدامات مناسب است، و بیتوجهی و غفلت از آن میتواند به حیات فردی انسان موجب اختلال میشود و آدمی را در معرض تهدید جدی قرار میدهد، بی توجهی به مقولهی فعالیتهای فرهنگی، صدمات و لطمات جبران ناپذیری بر حیات یک ملت وارد میکند و آن را در معرض نابودی قرار میدهد. اینجاست باید مدیرانی در رأس امور فرهنگی و هنری قرار بگیرند که شایستگی، توانمندی و کارآمدی لازم را داشته باشند. چه اصراری است افرادی که حتی توان اداره یک مهد کودک را نداشتهاند متولی دولت در حوزه فرهنگ و هنر باشند؟ چرا باید نماینده مردم در مجلس هدیه تبلیغات انتخاباتیاش را سپردن کلید فرهنگ و هنر به وابسته ستادیش باشد؟ چرا شورای فرهنگ عمومی که ناظر بر عملکردها در این حوزه است تاکنون تحقیق و تفحص از این حوزه و مدیریت آن نداشته که امروز شاهد فاجعه در حوزههای فرهنگی و هنری استان باشیم. خطاب نگارنده به همه آنانی است که ادعای مسلمانی دارند، رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله در مذمت فردی که مسئولیتی را بدون داشتن شایستگی لازم میپذیرد، فرمود «مَنْ تَوَلّی عَمَلا وَ هُوَ یعْلَمُ أنَّهُ لَیسَ لَهُ بِأهْلٍ، فَلْیتُبَّوَءُ مَقْعَدُهُ مِنَ النّارِ» یعنی هر که ریاست و مسئولیتی را بپذیرد و بداند که اهلیت آن را ندارد، در قبر و قیامت جایگاه او پر از آتش خواهد شد. (تاریخ إلاسلام، ج ۱۰۱ـ۱۲۰، ص ۲۸۵) حضرت علی علیه السلام میفرمایند: “مَنْ تَقَدَّمَ عَلی قَومٍ مِنَ الْمُسْلِمینَ وَ هُوَ یَری أَنَّ فیهِمْ مَن هو افضلُ منه فقد خانَ اللَّه و رسولَه و المُسلمیِن” یعنی هرکه جلودار – مسئول- عدهای از مسلمانان شود، در حالی که میداند در بین مسلمین فردی بهتر از او وجود دارد، پس خائن به خدا، رسولش و مسلمانان خواهد بود.» ( الغدیر، ج ۸، ص۲۹۱)
چگونه برخی که ادعای مسلمانی دارند و خود را از پیش، بهشتی قلمداد میکنند مسئولیتی را پذیرفتهاند که عجز و ناتوانیشان اظهر من الشمس است؟ فردی که بدون داشتن شایستگی لازم مسئولیتی را بر عهده میگیرد، آن محدوده از دایره مدیریتی وی با چالشهای اساسی مواجه میشود و به مرور زمان چرخ پیشرفت جامعه را با اختلال مواجه میکند و این خود، بزرگترین خیانت به یک ملت است و جبران این خیانت چون در دایره تضییع حق الناس قرار میگیرد، تقریباً محال است و فرد دچار عقوبت اخروی و چه بسا عقوبت دنیوی شود.
مهارتهایی که مدیر فرهنگی باید داشته باشد
قبل از ورود به موضوع عملکرد اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان ضرورت دارد به برخی مهارتهای مدیر فرهنگی اشاره شود تا به صورت واضح ناکارآمدیها عیان گردد.
الف: برای تحول و توسعه عرصه فرهنگ و هنر مدیر باید مهارت تفکر استراتژیک فرهنگی داشته باشد چون فرهنگ مقوله پیچیده و چند وجهی است. توسعه فرهنگی نیازمند ساده سازی مؤلفههای فرهنگی در هم تنیده پیچیده است.
ب: هرمزگان به ایران کوچک شهره است. تنوع قومی، مذهبی، دینی، زبانی، فرهنگ و تنوع نژادی، هرمزگان را به خطهای بسیار زیبا و ارزشمند مبدل کرده است. طبیعی مدیر فرهنگ و هنر باید مهارت مدیریت تنوع فرهنگی داشته باشد تا با هم افزایی این سرمایه بالقوه امکان رشد و بالندگی پیدا کند
ج: مهارت هوش فرهنگی لازمه یک مدیر این عرصه است. او باید برای توسعه فرهنگ و هنر، مؤلفههای فرهنگی را بشناسد، تفاوتهای فرهنگی را درک کند، قدرت و انگیزه لازم برای سازگاری با فرهنگهای نو و برداشتن موانع و چالشها را داشته باشد.
د: فرهنگ مقوله پیچیده ایست پس مدیر این حوزه باید مهارت رهبری فرهنگی داشته باشد او باید آنقدر قدرتمند و توانا ظاهر شود و قابلیتهایش را در نفوذ در فرهنگها نشان دهد. انسانهای سست عنصر، بیگانه با فرهنگ، غریبه با هنر هرگز نمیتوانند تحول آفرین باشند. هرگز قدرت سازگاری با اهالی فرهنگ و هنر را ندارند. نتیجه مدیریت این افراد بر بخش فرهنگ و هنر جز شکست چیز دیگری نیست. مهارت دیگری که مدیر فرهنگی باید داشته باشد تسلط بر قواعد، نظام خاص و حرفهای حوزههای مختلف فرهنگ و هنر است مدیری که نتواند با خبرگان حوزههای سینما، ادبیات، نمایش، هنرهای تجسمی، رسانه تعامل داشته باشد هرگز با قواعد حاکم بر این حوزهها آشنا نخواهد شد. اگر نگارنده “در سوگ فرهنگ و هنر هرمزگان” را برجسته کرد برای این است که امروز فاصله مدیر فرهنگ و هنر استان با خبرگان عرصههای مختلف فرسنگهاست و همین امر موجب ضعف و پسرفت شده است.
مدیری که از ابتدا مات شد
مصادیق و مستنداتی ارائه میشود تا دریابیم که یک مدیر کار نابلد چقدر میتواند در نابودی فرهنگ و هنر این خطه فرهنگی و هنری اثر گذار باشد. نگاهی به عملکرد مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان در دوران تصدی به روشنی نشان میدهد که تاریکترین دوران مدیریت بر دستگاه فرهنگ و هنر هرمزگان رقم خورده است. مدیری که جا پای مدیرانی چون حسین شاکری، علیرضا درویش نژاد، محمود رئوفی، محمدجعفر بهداد، همایون امیرزاده، علی مریدی زاده، حسین مرشدی و رضا کمالی زرکانی گذاشته، از آغازین روزهای مسئولیت در پیچیدگیهای حوزه فرهنگ و هنر کیش و مات شد. در این مجال مختصر به برخی عملکردهای کلید دار دولت در حوزه فرهنگ و هنر هرمزگان اشاره میشود تا آینهای باشد از عقب ماندگی که با سوءتدبیر بر این سیستم حاکم گردید.
اولین مدیرکل انتصابی دولت سیزدهم در دی ماه ۱۴۰۰ در حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامی حکم خود را دریافت کرد. وزیر فرهنگ در حکم انتصاب، علاوهبر توصیه جهت تحقق قانون اهداف و وظایف وزارت متبوع،۱۱ دستور به مدیرکل داد. هنوز مرازهایی از سخنان مدیرکل در گوش شرکت کنندگان مراسم تودیع و معارفه منعکس میشود که گفت: ادامه دهنده راه سلیمانی هستم، امروز خدمتگزار تمامی اصحاب فرهنگ و هنر هستم، با اتکاء بر باورهای اعتقادی قوی و تکیه بر نیروهای ارزشی و انقلابی در جنگ نرم پیروز میشویم، هرمزگان باید با مفاخر فرهنگیاش شناخته شود، هنرمندان سرباز خط مقدم جبهه فرهنگ و هنر هستند و اینکه مدیر فرهنگی باید میدان عملکرد و کارکرد خود را بشناسد.
اما او مرد میدان عمل نشد و متاسفانه در همان قدم اول کیش و سپس مات شد.
جشنواره خلیج فارس در غربت
در دوران مدیریت فعلی فرهنگ و ارشاد اسلامی استان دوازدهمین و سیزدهمین جشنواره خلیج فارس برگزار شد. قرار بود در اختتامیه دوازدهمین دوره جشنواره خلیج فارس حوزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و رییس یکی از کمیسیون های مجلس شورای اسلامی و ۴۰ خبرنگار رسانههای خارجی حضور داشته باشند. اما در این مراسم جز استاندار و معاون سیاسی استانداری، احمد مرادی نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی، رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان تعداد مدیران شرکت کننده استان هرمزگان در این دوره از مراسم از عدد انگشتان یک دست فراتر نرفت. جشنوارهای که قرار بود به عظمت نام خلیج فارس، به شکوه و بزرگی مرزداران این خطه، به بلندای نام ایران برگزار شود، با بیتدبیری حتی از یک مراسم اداری شهرستانی کم رونقتر بود. نه وزیر گردشگری آمد و نه خبرنگاران خارجی برایش سر و دست شکستند. صندلیهای خالی تالار شهید آوینی محل برگزاری مراسم اختتامیه خالیتر از خالی نشان میداد. اختتامیه سیزدهمین جشنواره خلیج فارس فاجعه بارتر از دوره قبل برگزار شد. خبرگزاری فارس یک روز بعد از برگزاری اختتامیه در خبری با عنوان “جای خالی مقامات در آیینی ملی” نوشت: برنامه محوری روز ملی خلیج فارس در گستره ایران اسلامی به مرکزیت بندرعباس در حالی برگزار شد که هیچ مسؤول و مقام کشوری در آن حضور نداشت. عالیترین چهره های حاضر این مراسم مهم که اتفاقا از شبکه خلیج فارس و برخی دیگر از شبکههای سیما پخش میشد، امام جمعه بندرعباس و معاون سیاسی و امنیتی استانداری هرمزگان بودند. حتی نمایندگان هرمزگان در مجلس نیز در این مراسم حضور نداشتند. گفته شده که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مهمان ویژه این برنامه بوده و در نشستهای خبری روزهای گذشته نیز نام او به عنوان مهمان و سخنران به میان آمد اما وی با وجود این که بارها از هرمزگان عبور کرده و به جنوب کرمان رفته اما ترجیح داد تا در این جشنواره مهم در این روز مهم غایب باشد.
هشتمین جشنواره مطبوعات و رسانههای خلیج فارس بدون حضور مسئولان استانی
آیین پایانی هشتمین جشنواره مطبوعات و رسانههای خلیج فارس تنها یک مهمان داشت مهدی پور معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که به احترام نام خلیج فارس به هرمزگان سفر کرده بود. حتما زمانی که با سالن خالی از مهمان سالن فرهنگسرای طوبی روبرو شد به خوبی دانست که چه مدیرکل توانمندی در هرمزگان بر سرکار آمده است! مدیری که نتواند استاندار، نمایندگان مجلس، اعضای شورای شهر، مدیران دستگاههای اجرایی، اعضای شورای فرهنگ عمومی استان، حتی اهالی رسانه را برای حضور در جشنواره مطبوعات و رسانههای خلیج فارس همراه خود کند، عملکردش کاملا مشخص است.
آقای مدیرکل: عظمت جشنواره خلیج فارس را حفظ کنید
خبرگزاری فارس ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ در خبری نوشت: ” دبیرخانه این جشنواره مهم به نام خلیج فارس به طور دائمی در هرمزگان مستقر شده و ویژه برنامههای هر ساله آن نیز با حضور مقامات و مسؤولان عالی کشور برگزار میشده و گاهی در سالهای پیش رییس مجلس سخنران این جشنواره بوده، بیتوجهی امسال به این جشنواره اقدامی ناصواب و ناپسند بود. نمیشود داعیهدار نام خلیج فارس باشیم اما سالی دو ساعت برنامه باشکوه و ملی با حضور مسؤولی تراز اول در کشور پیرامون آن نداشته باشیم.” به راستی مقصر کیست؟ آیا به جز مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی شخص دیگری متولی برگزاری این آیین ملی بود؟ ضعف در مدیریت، عدم مهارتهای مدیریت فرهنگی، ناتوانی در تعامل با اهالی فرهنگ و هنر، عدم تعامل مناسب با مسئولان استان و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نتیجهاش را در جشنوارههای خلیج فارس نشان داد. آقای مدیرکل شکا موظفید حافظ و نگهبان عظمت نام خلیج فارس باشید. اگر نمیتوانید پاسدار این نام بلند که همزاد ایران است باشید، کار را به اهلش واگذارید.
ایجاد سپر دفاعی بین اهالی فرهنگ، هنر و رسانه با وزیر
محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از زمانی که در این مسئولیت قرار گرفت چند سفر به استان هرمزگان داشت. شهرویر ۱۴۰۲ در حالیکه حضور در جمع فعالان فرهنگی و هنری استان در برنامه سفر یک روزهاش پیش بینی شده بود، این برنامه اجرا نشد. شرکت در نماز جمعه، دیدار چهره به چهره با مردم، افتتاح مجتمع فرهنگی فاطمه الزهرا (س)، شرکت در مراسم اختتامیه سوگواره نوحههای نشسته در میناب به انجام رسید اما مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی از بیم اینکه هنرمندان و اهالی رسانه عملکرد حوزه را نقد کنند برنامه دیدار با فعالان فرهنگی و هنری هرمزگان را ملغی کرد.
حتی مقرر شده بود که در سفر به شهرستان میناب علاوه بر حضور در اختتامیه سوگواره نوحههای نشسته در میناب، با هنرمندان زادگاه مدیرکل دیدار کند که این امکان هم فراهم نشد. مرداد ماه ۱۴۰۲ محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی طی سفری به شهرستان بندرجاسک، میهمان نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود. در این برنامه مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی و برخی مسئولان لشکری و کشوری استان حضور داشتند اما هنرمندان و فعالان فرهنگی و هنری جاسک حتی ۱۰ دقیقه امکان دیدار با وزیر را نیافتند.
اردیبهشت ۱۴۰۲ وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با استقبال فرماندار، امام جمعه شهر طبل، مدیرکل فرهنگ و ارشاد سازمان منطقه آزاد و بخشداران شهرستان وارد این شهرستان شد.
وزیر در سفر چند ساعته خود به قشم، از امکانات فرهنگی بازدید میدانی داشت حضور در مزار شهدای گمنام، با برخی فعالان فرهنگ، هنر و رسانه شهرستان قشم دیدار کرد هرچند از محتوای این نشست خبری منتشر نشد اما هرچه بود، چند ماه بعد مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی به ساختار فرهنگی جزیره قشم لطمهای جبران ناپذیر وارد کرد. او برخلاف بند الف ماده ۶۵ قانون احکام دائمی برنامههای توسعه کشور، مدیران سازمانهای مناطق آزاد به نمایندگی از طرف دولت، بالاترین مقام منطقه محسوب میشوند و کلیه وظایف، اختیارات و مسوولیتهای دستگاههای اجرائی دولتی مستقر در این مناطق به استثناء نهادهای دفاعی و امنیتی به عهده آنها است، با بکارگیری حربههای مختلف اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی منطقه آزاد قشم را به اداره تقلیل داد و با انتصاب سرپرست اداره عملا فرهنگ و هنر و رسانه که مورد حمایت منطقه آزاد قشم بود را با مشکل روبرو ساخت.
دیدار اهالی فرهنگ، هنر و رسانه قشم با وزیر در زمانی اتفاق افتاد که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی منطقه آزاد قشم آن را برنامه ریزی کرده بود وگرنه مدیرکل ارشاد هرمزگان هرگز چنین برنامهای را تدارک نمیدید. در سفرهای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به هرمزگان مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان تمام مساعی خود را بکار گرفت که سپری بین نخبگان فرهنگی، هنری و رسانهای و عالیترین مقام فرهنگ و ارشاد اسلامی کشور ایجاد کند. کما اینکه در ادوار مختلف همواره این دیدارها تدارک دیده میشد. و صد البته نتایج آن به نفع فرهنگ و هنر استان هرمزگان بود.
نارضایتی تشکلات و انجمنهای فرهنگی و هنری از عملکرد فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان
از زمان روی کار آمدن مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی تا به امروز نتوانسته اجماع کاملی بین مجموعه فرهنگ و ارشاد با انجمنها و کانونهای فرهنگی و هنری تحت نظارت در مرکز استان داشته باشد. نمونه بارز آن عدم برگزاری نشستهای تخصصی با اهالی فرهنگ، هنر و رسانه است.
این درحالی است که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در بند ۸ حکم انتصاب وی، برقراری ارتباط حسنه و صمیمی با اهالی فرهنگ، هنر و رسانه استان و تکریم ایشان را مورد تأکید قرار داد اما در عمل این اتفاق تا به امروز حادث نشده است. انجمن خوشنویسان به حالت نیمه تعطیل درآمده است. درب انجمن قفل شده و پیشکسوتان این عرصه با درب بسته رو به رو هستند. پلاتو آفتاب تنها پلاتوی مرکز استان از کمترین امکانات بیبهره است. و فعالان حوزه نمایش از کم کاری مدیرکل در تجهیز این پلاتو به شدت گلایه دارند. سایر انجمنها هم نتوانستهاند با مدیریت وی کنار بیایند و اینگونه است که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی تحت مدیریت جهانگیری در تکریم اهالی فرهنگ و هنر شکست خورده و اعتماد اهالی از عملکرد وی سلب شده است.
دبیرخانه کانون مساجد را به مهمانسرا تبدیل کردند
شاید باورش سخت باشد مدیری که مدعی است ارزشی و انقلابی است. مدیری که ادعای جهادی بودن دارد در آبان ۱۴۰۲ در اقدامی اعجاب برانگیز به همراه معاونینش اقدام به تصرف بخشی از ساختمان ستاد هماهنگی کانونهای مساجد استان کرد. ستادی که ۱۰۶۳ کانون را تحت پوشش دارد و ۲۰ هزار فعال دارد. این درحالی است که مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی حق دخل و تصرف در اموال یا املاک ستاد هماهنگی را ندارد.
مطابق اساسنامه کانون مساجد مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی (ماده یک اساسنامه مصوب سال) کانون فرهنگی مساجد “تشکیلاتی غیردولتی و غیرانتفاعی، زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میباشد که از استقلال مالی، اداری و استخدامی برخوردار است.” و مدیرکل با تغییر کاربری تخلف محرز و آشکار مرتکب شده است. از طرفی نماینده ولی فقیه (رئیس) استاندار (نایب رئیس) رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، شهردار مرکز استان، فرمانده بسیج، مدیر کل اوقاف و امور خیریه، دبیر ستاد و نماینده مرکز مدیریت حوزههای علمیه استان شورای هماهنگی کانونهای مساجد استان هستند که بر امور کانونها نظارت دارند این اقدام مدیرکل برخلاف اساسنامه و بدون مصوبه شورای هماهنگی کانونهای مساجد انجام شده است.