خونریزی «مکبث» در میان عشایران/ نمایش ایلخونی به بندرعباس رسید
نمایش «ایلخونی» اثری است از آژمان بیژنینسب که اقتباسی آزاد از نمایش «مکبث» ویلیام شکسپیر است. این نمایش همان جاهطلبی، قدرت، خیانت و عواقب اخلاقی مکبث را در خود دارد، اما با نویسندگی و کارگردانی خوب، با فرهنگ بومی ایرانیزه شده است. نمایشی ایلیاتی که بازیگران و عواملش از دل عشایر استان فارس هستند.
داستان فیلم از جایی شروع میشود که «مکو» پسر ایلیاتی که با وسوسههای اجنبه و همسرش «للو» تصمیم به قتل خان ایل میگیرد و این موضوع سبب ایجاد شورش و هرج و مرج در ایل میشود.
این نمایش سال گذشته (۱۴۰۲) در جشنواره فجر روی صحنه رفت و در ۶ بخش نامزد جایزه شد که در آخر دو جایزه طراحی گریم و طراحی لباس را کسب کرد.
واقعاً کسب جایزه طراحی لباس و گریم شایسته این نمایش است. زیرا یکی از چشمگیرترین موضوعات در نمایش، طراح خاص لباسها با استفاده از فرهنگ بومی و گریم ویژه بازیگران است که توانسته قدرت زیادی را به نمایش بدهد.
این نمایش متشکل از تیمی است که بیش از ۴۰ نفر در بخشهای مختلف آن تمام تلاش خود را میکنند تا نمایشی بینقص را ارائه دهند.
موسیقی زیبا و محلی چنان جانی به نمایش میدهد که گویی بخش جداناشدنی از نمایش است. ضرب آهنگهای همراه با بازی و نور، زیبایی نمایش را دوچندان میکند. همچنین بازی بازیگران در نقشهای خود قابل قبول و به درستی انجام میشود. و در کنار تمام بازیگران، نقش بازیگر خردسال نمایش، آنقدر به چشم میآید و قابل تحسین است که ببینده را میتواند به وجد بیاورد.
نمایش علاوه بر اقتباس از یک نمایشنامه مشهور و تراژیک، به خوبی فرهنگ بومی را در خود جای داده است و با مخاطب ارتباط برقرار میکند. جزییات نمایش تا حد بسیاری توانسته بر اصل موضوع تاثیر بگذارد و مسیر درستی را ایجاد کند. خرافات یا آداب و رسومی که در زندگی واقعی وجود دارد در کنار تمامی موضوعات تراژیک نمایش به خوبی در جای خود قرار میگیرند و این هوش کارگردان را میرساند.
آژمان بیژنینسب میگوید خود از عشایر و ایل خمسه و لر زبان است و به همین جهت سعی کردهاست در کارهای تولیدی خود با زندگی عشایری ارتباط داشته باشد.
در ادامه گفتگویی خواهیم داشت با بیژنینسب؛ نویسنده و کارگران نمایش «ایلخونی».
*چرا بندرعباس را برای نمایش انتخاب کردید و وضعیت نمایش در تهران به کجا رسید؟
من دوستانی در بندرعباس دارم که در زمینه تئاتر فعالیت میکنند. و در تلاش هستند تا تئاتر حرفهای را به مخاطب نشان دهند و بتوانند در زمینه تئاتر فرهنگسازی کنند. بخشی از علت حضور ما در بندرعباس، دعوت این عزیزان بوده است و بخش دیگری از آن نزدیک بودن فرهنگهاست. ما فکر کردیم که مردم بندرعباس به خوبی بتوانند به این اثر ارتباط برقرار کنند و همانطور هم شد. همچنین با حمایت تهیه کننده محترم، تورهای این نمایش آغاز شده و این افتخار را داشتیم که در شهر بندرعباس، برای این مردم خونگرم و مهماننواز اجرا کنیم. در خصوص اجرا در تهران هم، رایزنیها انجام شده و طی ماههای آینده در شهر تهران نیز روی صحنه خواهیم رفت.
*چرا مکبث را برای اقتباس انتخاب کردید؟
سالهاست که با آثار شکسپیر همراهم و علاقه خاصی به این نویسنده دارم. نمایش قبلی من هم با عنوان «هملر بیژنی» از آثار همین نویسنده اقتباس شده بود. احساس میکنم هرچه بیشتر با این نویسنده همراه میشوم ارتباط و وجه اشتراک بیشتری با زندگی عشایری در آثارش پیدا میکنم. در همین نمایش «ایلخونی» از لحاظ داستانی رخدادی که در مکبث اتفاق میافتد به نوعی با زیست و داستان زندگی عشایری همپوشانی دارد.
*قسمتی از نمایش، «خان» و دیگر بازیگران سر سفرهی غذا مینشینند، این صحنه برای من تداعیگر نقاشی شام آخر اثر لئوناردو داوینچی بود، آیا برداشت من درست بوده؟ قصد داشتید که اشارهای به آن نقاشی معروف داشته باشید؟
بله، دقیقاً همینطوره، به «شام آخر» اشاره دارد. من با دوستان هم گفتم، درست است که این سفرهای است که عشایر دور آن مینشینند، اما چیزی که در ذهن من قرار داشت، نقاشی شام آخر بود. اما دوست داشتم در ذهن مخاطب با رویکردی جدید این صحنه قرار بگیرد.
در پایان باید گفت، نمایش «ایلخونی» با استفاده از فرهنگ اصیل ایرانی و اقتباس از نمایشنامه «مکبث» توانسته نمایشی نو و خلاق را خلق کند. نمایشی که بسیاری از عوامل آن آنقدر به چشم میآیند و دیدنی هستند که حتی برای لحظهای ذهن را از اقتباس اصلی آن دور میکند. توجه به جزییات و ورود مواردی که در زندگی واقعی با آنها مواجه هستیم، توانسته نمایش را برای مخاطب آشنا و دلنشین کند.
گفتنی است این نمایش از ۲۵ الی ۲۸ خردادماه در فرهنگسرای طوبانی شهرستان بندرعباس روی صحنه خواهد بود.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰