یادداشتی از علی دولیخانی؛

نمایش «من آنجا نیستم» روایتی از حقیقت انسان

هرمزگان - نمایش «من آنجا نیستم» به کارگردانی رضا آزاد دریایی و تهیه کنندگی سعید دادی‌زاده برگرفته از کتابی با همین نام، نوشته‌ی مهدی میرباقری روی صحنه پلاتوآفتاب بندرعباس رفت. این نمایش، دهم تیرماه به کار خود پایان داد.

به گزارش تجارت جنوب آنلاین از هرمزگان، نمایش «من آنجا نیستم» به کارگردانی رضا آزاد دریایی و تهیه کنندگی سعید دادی‌زاده برگرفته از کتابی با همین نام، نوشته‌ی مهدی میرباقری روی صحنه پلاتوآفتاب بندرعباس رفت. این نمایش، دهم تیرماه به کار خود پایان داد.

 

روایتی از حقیقت انسان

شاید بسیاری از ما در زندگی تا زمانی که با مسئله مواجه نشویم آن موضوع را موشکافی نکنیم. معمولاً وقتی موضوعی را از سر می‌گذرانیم یا با آن مواجه می‌شویم درگیر خیال‌پردازی یا فکر و خیال‌های گوناگون می‌شویم. برای مثال وقتی در رابطه عاشقانه خود دچار چالش می‌شویم افکار بر ما هجوم می‌آورند و ما را درگیر موضوعاتی می‌کنند که شاید ما را از مسئله اصلی حتی به دور کند. شاید این بزرگ‌ترین نقطه ضعف انسان باشد که نمی‌تواند افکار و خیالات خود را کنترل کند.

البته انسان هیچگاه قرار نیست کامل باشد که در این صورت انسان، دیگر انسان نیست. انسان‌ها با همین موضوعات شاید ساده مثل فکر و خیال، عاشق شدن، ناراحت شدن، احساسی شدن، انسان می‌شوند و معنا پیدا می‌کنند. البته بشر همواره در تلاش بوده تا خود را از آن چیزی که هست و از نسل قبل به ارث برده، بهتر کند و خب البته که همراه زمانه پیش رفته و موفق هم بوده. موضوعی که قصد دارم به آن بپردازم فکر و خیال انسان‌ها و تصمیمات آن در مواجه با موضوعات مختلف در زندگی است. یکی از این موضوعات عشق و رابطه عاشقانه است. این یکی از بزرگ‌ترین و جدانشدنی‌ترین مسئله‌ای است که انسان همیشه با آن سر و کار داشته است. اما چالش‌ها همیشه گریبانگیر روابط هستند. و حل این موضوعات به خود اشخاص باز می‌گردد.

وقتی در رابطه‌ای چالش ایجاد می‌شود افراد به دلیل وابستگی، عشق، و هرآنچه در سر دارند شروع به حل مشکل می‌کنند. حالا مسئله اصلی نحوه برخورد هر فرد با موضوع است. از اینجا به بعد می‌توانیم، با دقت به نحوه برخورد هر فرد با موضوع، با شخصیت و درونیات او بیشتر آشنا شویم.

 

کارگردانی که داستان را به سادگی به مخاطب منتقل می‌کند

حال با همه این مقدمه‌ها سراغ نمایشی می‌رویم با عنوان «من آنجا نیستم» به کارگردانی رضا آزاد دریایی و تهیه کنندگی سعید دادی‌زاده، این نمایش که برگرفته از کتابی با همین نام، نوشته مهدی میرباقری است، در بندرعباس روی صحنه رفت. نمایش و داستان حول محور افرادی می‌چرخد که درگیر روابط عاشقانه خود هستند. نمایش با الهام گرفتن از نظریه «جهان موازی» به خوبی روابط‌های مختلفی را به نمایش می‌گذارد. بازی ساده، روان و قابل قبول بازیگران نیز توانسته نمایش را به خوبی به مخاطب خود عرضه کند. نمایش با استفاده از دیالوگ‌های ساده و امروزی و چیدمانی با کمترین جزییات شما را درگیر موضوع اصلی داستان می‌کند و از درگیری مخاطب با جزییات بیهوده جلوگیری می‌کند که همین موضوع هوش کارگردان را می‌رساند و مخاطب متوجه می‌شود کارگردان قصد بازی با مخاطب را ندارد و مستقیم می‌خواهد داستان را به شما انتقال دهد. شاید بتوان اینگونه گفت که نمایش «من آنجا نیستم» برای همه ما آشناست. هرکدام در زندگی یکی از این داستان‌ها را تجربه کرده‌ایم یا با آن مواجه هستیم یا شاید در اطرافیان خود دیده‌ایم.

به طور کلی داستان برای هیچکس غریبه نیست. مخاطبان زن و مرد خوب دیالوگ‌ها را لمس می‌کنند و حتی گاهی از سادگی نمایش که آن را در زندگی خود دیده‌اند‌، می‌خندند.

برای من آنچه نمایش را جذاب ‌می‌کرد، داستان زندگی شخصیت‌ها در دنیای‌های مختلف بود. پسری که دختری را دوست دارد و با او ازدواج کرده است در دنیای دیگر در سودای داشتن او حسرت می‌خورد. این موضوع به خوبی به ما می‌فهماند که زندگی امروز ما کامل نیست و به یقین قرار نیست در دنیایی دیگر نیز کامل باشد. چه‌بسا آنچه را که در دنیای امروزه خود داریم، در دنیایی دیگر نداشته باشیم. شهرت و ثروت و عشقی که اکنون داریم، ممکن است در دنیای دیگر تبدیل به فقر و فلاکت و ناکامی عشقی شود. اینجاست که همان فکر و خیال انسان‌ها در مواجه به چالش‌ها پررنگ می‌شود. جایی که یک دروغ رابطه‌ای را تمام می‌کند یا خودخواهی و آرزوهای شخصی باعث نابودی یک زندگی می‌شود. اینجاست که همه‌ی ما خوب موضوع را درک می‌کنیم، زیرا با چنین مواردی مواجه شده‌ایم. اینجاست که بازیگر و فکر و خیالش را تماشا می‌کنیم. افکاری که در ذهن او شکل می‌گیرد و زندگی امروزه خود را زیر سوال می‌برد. جایی که قصد دارد به گذشته بازگردد تا تلخی امروز را نچشد. در حالی که همان فرد در جهانی دیگر آروزی جهان امروزش را دارد. این به خوبی نشان می‌دهد که انسان کامل نیست و کامل نخواهد بود.

زیرا انسان با همین جزییات ساده است که انسان است. اما شاید بعد از همه این موضوعات و درک آن به این سوال برسیم که چه باید کرد؟ اگر من امروز با چالشی در زندگی مواجه شده‌ام و از امروز خود ناراضی‌ام و در جهانی دیگر نیز شاید همه چیز برایم کامل نباشد، در نتیجه چه باید کرد؟ اینجا شاید به همان سوال بشر برسیم که با زیستن چه باید کرد؟ در برابر ناملایمت‌ها و مشکلات چگونه باید واکنش نشان دهیم. شاید جوابش ساده باشد با آنکه موضوعی است بس طولانی و پر از معنا و مفهوم. به نظرم انسان اینجاست که تکامل می‌یابد، جایی که باید «بپذیرد» آنچه را هست و آنچه را که دارد. پذیرش عشقی که به دست آورده، پذیرش جایگاهی که دارد. انسان بیشتر از آنچه که نشان می‌دهد خودخواه و سیری ناپذیر است.

پس شاید اگر آنچه را که هست صادقانه بپذیرد و با آن مواجه شود همه چیز زیباتر شود. همه در کنار یکدیگر جمع شوند و آواز بخوانند و همه دنیا‌های خیالی را فراموش کنند. مسئله نمایش «من آنجا نیستم» این است که به مخاطب نشان دهد هنگامی که با چالشی مواجه می‌شود، همه چیز را درهم نریزد و فریاد نکشد و آنچه را که دارد نابود نکند. نمایش به خوبی آنچه در دنیای امروز رقم می‌خورد را به تصویر می‌کشد و مخاطب را در کسری از ثانیه به جهانی دیگر می‌برد. جایی که در نقطه مقابل است. جایی که دیگر شما درگیر آن رابطه نیستید و با فرد دیگری زندگی می‌کنید اما همچنان همه چیز کامل نیست.

به طور کلی، نمایش ریتم خوبی دارد، موسیقی جذاب است و چه‌بسا در میان دیالوگ‌هایی می‌توانست بیشتر خود را نشان دهد، اما شاید کارگردان نخواسته واقعیت امر را اغراق آمیز کند؛ که قطعاً همینطور نیز هست، زیرا سادگی نمایش به خوبی این موضوع را نشان می‌دهد. بازیگران در نقش خود به درستی قرار گرفته‌اند و می‌توانند از پس مسئولیت خود بربیایند.

 

عوامل فیلم عبارتند از:

نویسنده: مهدی میرباقری

کارگردان: رضا آزاد دریایی

تهیه کننده: سعید دادی زاده

بازیگران: آرش فلاحتی/ غزل جعفری/ آرش زاهدی/ رها ترکستانی/ محمد جامعه شورانی

دستیار، برنامه ریز: کیانا انصاریان

منشی صحنه: نازنین سلیمانی

گروه موسیقی: شفی چشم‌براه/ حسین حجتی‌فر/ بهار انصاریان

عکاس و تصویربردار: علی قاسمی

طراح پوستر: عباس رودساز

Print Friendly, PDF & Email