یادداشت؛

نقدی بر سومین جشنواره لیموترش: جشنواره در سکوت

شرق هرمزگان در شهریور امسال شاهد دو جشنواره کشاورزی بود؛ یکی در میناب که با برنامه‌ریزی منسجم و حضور پرشور مردم و مهمانان، توانست خود را به‌عنوان رویدادی ملی و حتی بین‌المللی مطرح کند، و دیگری در رودان که با وجود ظرفیت عظیم تولید لیمو و خرما، به‌دلیل بی‌برنامگی و کم‌توجهی مسئولان، نتوانست حتی در سطح محلی انعکاس جدی بیابد. این تضاد، بیش از هر چیز ضعف نگاه راهبردی در بهره‌برداری از ظرفیت‌های کشاورزی و فرهنگی استان را آشکار می‌کند.

به گزارش تجارت جنوب آنلاین از هرمزگان، شهریور امسال برای شرق هرمزگان ماهی متفاوت بود؛ میناب میزبان یازدهمین جشنواره شکرگزاری انبه و یاسمین گل شد. جشنواره‌ای فرااستانی که با حضور مهمانانی از استان‌های همجوار چون بوشهر، سیستان و بلوچستان، کرمان و حتی چهره‌های فرهنگی و هنری ملی و بین‌المللی، رنگ و بوی خاصی به میناب بخشید.

بیش از ۷۰ غرفه در سامانه‌ای طراحی‌شده، محصولات باغی، خرما، یاسمین گل و دیگر فرآورده‌های محلی را عرضه کردند. شعار یازدهمین دوره «حمایت از صنایع تبدیلی، صنایع خانگی و گردشگری» بود؛ اما نقطه اوج برنامه، کارناوال شادی با لباس‌های محلی و رنگارنگ هرمزگانی بود که شور و هیجان بی‌نظیری به این رویداد بخشید. نشست‌های تخصصی در حوزه آفات، صنایع تبدیلی و گردشگری، اجرای موسیقی جنوب، بازسازی سبک زندگی باغداران مینابی و نمایش ابزارهای سنتی کشاورزی، همگی در راستای یک هدف برگزار شد: میناب به‌عنوان پایتخت انبه و یاسمین و مقصدی برای گردشگران و سرمایه‌گذاران معرفی شود.

از سال ۱۳۹۲ که ایده این جشنواره توسط وحید مکی‌زاده مطرح شد تاکنون، این رویداد ۱۱ دوره پیاپی با کیفیتی رو به رشد برگزار شده و توانسته جایگاه خود را تثبیت کند. رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی، اینفلوئنسرها و کارشناسان هر کدام از زاویه‌ای به پوشش این جشنواره پرداختند تا پیام آن فراتر از مرزهای استان شنیده شود.

اما در همان روزها، رودان نیز میزبان سومین جشنواره ملی لیموترش و نخستین جشنواره خرما بود؛ رویدادی که برخلاف عنوان «ملی»، بازتاب چندانی حتی در سطح محلی نداشت. در حالی که رودان با تولید بیش از ۴۲ درصد لیموی کشور و برخورداری از بیش از ۱۰ هزار هکتار سطح زیر کشت لیموترش و ۷ هزار هکتار نخیلات، ظرفیت عظیمی در حوزه کشاورزی دارد، جشنواره‌ای که می‌توانست فرصتی برای معرفی این توانمندی‌ها باشد، به دلیل نبود برنامه‌ریزی منظم، فقدان دبیرخانه دائمی، کم‌توجهی به رسانه‌ها و مشارکت محدود بهره‌برداران، به نتیجه مطلوب نرسید.

این در حالی است که رودان بعد از حاجی‌آباد در تولید خرماهای مرغوب نیز جایگاه مهمی دارد. جشنواره‌ای با چنین پتانسیل می‌توانست با تعامل گسترده با رسانه‌ها، ایجاد ایونت‌های تخصصی و مردمی‌سازی، موتور محرکی برای توسعه اقتصادی منطقه باشد. اما به نظر می‌رسد برخی تنگ‌نظری‌ها و کم‌توجهی‌ها، این فرصت ارزشمند را قربانی کردند.

اکنون زمان آن است که متولیان کشاورزی، تشکل‌های صنفی، بهره‌برداران و مسئولان فرهنگی استان طرحی نو دراندازند. برگزاری جشنواره‌ها باید با راهبردهای دقیق و پایدار همراه شود تا هم فرهنگ و سنت‌های بومی معرفی گردد و هم زمینه توسعه اقتصادی و جذب سرمایه‌گذاری فراهم آید. در غیر این صورت، هزینه‌های سنگین بدون دستاورد روشن، چیزی جز هدررفت منابع نخواهد بود.

باشد که در سال‌های آینده شاهد برگزاری جشنواره‌هایی در شأن ظرفیت‌های کشاورزی و فرهنگی شرق هرمزگان باشیم.