همهمان بچه سیاستیم، سیاست با ما کار دارد
غلامعباس شمس الدینی، مدیر مسئول و سردبیر هفتهنامه سفیر جنوب در یادداشتی نوشت: نتیجه عدم مداخله، قدرت بخشیدن به فرد یا افراد یا تفکراتی است که به آنها نقد داریم.
دکتر علی شریعتی کتابی دارد به نام “آری چنین بود برادر” که سخنرانیاش به سال ۱۳۵۰ و اندکی پس از سفر به مصر و بازدید از اهرام ثلاثه ایراد شد. در بخش دوم این کتاب نامهای خطاب به مخاطب ناشناس در آن سوی تاریخ نگاشته شده باشد. این یادداشت نیز خطاب به همه کسانی است که هموطن لقب گرفتهاند. زاده این خاک هستند و در این مرز و بوم زندگی میکنند. مخاطبانی ناشناس که شاید مشخصات سجلی همدیگر را ندانیم اما به غایت دغدغههای مشترک داریم. دغدغههایی که امروز و فردایمان را گاه تاریک وگاهی روشن جلوه میدهد. درست میگویند که انسان به امید زنده است. امید به فردایی که میآید.
اتفاق نادر و تلخ موجب برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری در ایران شد. عدهای به هر دلیلی میخواهند نظارهگر باشند و عده دیگر راه برون رفت از وضع موجود را مداخله در فرآیندی میدانند که تابع نظر اکثریت است. اما در این مجال به چرایی مداخله و نقش آفرینی در انتخابات ۸ تیرماه ۱۴۰۳ پرداخته میشود. چرا باید انتخاب کنیم در حالی که به برخی عملکردها نقد داریم؟ این سئوال بخشی از جامعه است. درباره اقلیت یا اکثریت بودن آن نظری نیست.
ولی به قول صادق هدایت: “همهمان بچه سیاستیم. با سیاست کاری نداریم، سیاست با ما کار دارد.”
هموطن عزیز، نتیجه عدم مداخله، قدرت بخشیدن به فرد یا افراد یا تفکراتی است که به آنها نقد داریم. نتیجه عدم مداخله یا عدم مشارکت دودی است که چشم خودمان میرود. اینجا انتخاب نکنیم باید ۴ سال به گونهای تحمل کنیم که مطابق میلمان نیست. و اجرایی کشور نقش مستقیم در زندگی آحاد مردم دارد. همه بخشهای زندگی شامل تغذیه، سلامت، امنیت، مسکن، رفاه با تدبیر مردان وزنان همین قوه ارتباط مستقیم دارد. پس هم باید مداخله کرد و هم حماسه آفرید برای اثبات قدرت ملی. برای ایجاد سدی محکم مقابل همان اقلیتی که از خاموشی و تاریکی نهایت بهره را میبرند.
کدام را انتخاب کنیم؟
اگر مصمم به مداخله و مشارکت هستیم باید گام دوم را آنگونه برداریم که ردپایمان رویش امید باشد. انتخابی که اثرش برای ایران ماندگار شود. گویند برای تشخیص حقانیت یک فرد به مخالفانش بنگر. چه کسانی با کدام کارنامه، با کدام اندیشه، با کدام شیوه به مخالفت با یک فرد میپردازند. اگر مخالفان و منتقدانش دلایل روشن در اثبات ناکارآمدی، اثبات ناتوانی، اثبات بی خیالی نسبت به این مرزو بوم دارند، اگر منتقدانش برمدار اخلاق حرکت کرده و منادی روشنگری با خلوص نیت هستند، طبیعی است که باید تأمل کرد، تحقیق بیشتر نمود و به یقین رسید.
اما اگر مخالفانش از سر عناد، غیر مستدل، غیرمنطقی، با تمسک به بداخلاقی و به قصد رسیدن به خواستهها و امیال خود، فردی را وارونه معرفی میکنند. یقین بدانیم او لایقترین است. معرفی مغرضانه، دون اخلاق و بدور از آداب انسانی، تقابل با جامعه متمدنی است که مردمانش در همه تاریخ کرامت انسانی را پاس داشتهاند.
وعدههای رنگین علامت بی عملگی است
انگلیسیها ضرب المثلی دارند که میگویند: ” big Thunder, little rain” رعد و برق بزرگ باران کم به همراه دارد. در ایران هم ضرب المثل “سنگ بزرگ علامت نزدن است” رایج است. هرچند همواره بر عدم وعدههای بی تحقق تأکید شده اما تجربه جامعه ایرانی در سالهای گذشته از تاریخ دور تا به امروز شاهد بودهایم که برخی بی پروا وعده میدهند بی آنکه به تحققش باور داشته باشند .
وعده میدهند بی آنکه بدانند چگونه باید محقق کنند. در جهانی که رسانهها با زندگی آمیختهاند، بخوبی میتوان مشت آنانی که وعده بی نتیجه و غیر عملی میدهند را باز کرد. گذشت دورانی که ارتباطات سخت و مشکل برقرار میشد. امروز جهان با ارتباطات به سرعت برق و باد به سوی توسعه در حرکت است. بدون هوش مصنوعی هم میتوان تفکیک قائل شد. میتوان سره را از ناسره باز شناخت.
به ایران بیندیشیم
یادمان باشد فرصت زندگی کوتاه است و باید به ایران و فرزندانمان بیندیشیم. برای ایران که مهد فرهنگ و تمدن باستانی است. برای ایران که سرزمین ظرفیت هاست. برای ایران که سرمایههای انسانی اش جهان را به شگفت وا داشته است. اصل ۶ قانون اساسی بر اداره امور کشور به اتکاء آراء عمومی تاکید دارد. این حق مسلمی است که قانون برآن صحه گذاشته است.
مشارکت فرصتی برای کاهش تعارضات اجتماعی و افزایش وحدت اجتماعی است. هموطن عزیر: نظاره کردن، عدم مداخله و مشارکت چیزی را تغییر نخواهد داد چرا که فردای ۸ تیر با هر میزان مشارکت نتیجه اعلام میشود. پس برای ایران “نه” را به آری تبدیل کنیم. تا اراده ملی را شاهد باشیم.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰