- نویسنده : علی دولیخانی
- ۲۰ مهر ۱۴۰۲
- کد خبر 24990
- 47 بازدید
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
سایز متن /

| یادداشتِ موسی جاودان |
مقدمه: رفتار نمود بیرونی شخصیت هر فرد است. به طور واضح راه دستیابی به شخصیت افراد تفکرات و رفتار آن هاست. براساس رفتارهایی که انسان ها از خود بروز می دهند میتوان شخصیت آن ها را شناخت و ارزیابی کرد.نظریه پردازان متعددی از جمله فروید، یونگ، بندورا و تعریفهای خود را از شخصیت ارائه کرده اند؛اما بطور کلی شخصیت به مجموعه رفتارهای فرد در مقابل رویدادهای مختلف که گاه به یک کلام خلاصه شده و گاه شامل ری اکشن های بدنی نیز می باشد، اطلاق میشود به گفته فروید ساختار شخصیت هرفرد شامل سه بخش نهاد، خود و فراخود.است.
امروزه محققان ابعاد شخصیت را پنج بعد معرفی کردهاند که شامل: برون گرایی، سازگاری، وظیفه شناسی و با وجدان بودن، روان رنجوری و تجربه اندوز است. بررسی ابعاد شخصیت به ما این امکان را میدهد تا مقاط ضعف و قوت خود را بشناسیم این امر باعث میشود در زندگی اجتماعی به راحتی شغل مطابق با شخصیت خود را پیدا کنیم و بدانیم کدام افراد برای ارتباط برقرار کردن با ما مناسبتر هستند. برای همه ما ضروری است شخصیت افراد اطرافمان را در حد کلیت بدانیم چرا که این امر به ما کمک می کند تا آن ها را به کارهایی که علاقه ندارند مجبور نکنیم بنابراین اطرافیان ما نیز از حضور در کنار ما احساس امنیت و آرامش کنند. از سویی این شناخت منجر به داشتن روابط سالم تری می شوند. در این مقاله سبب شناسی رفتار و شخصیت در مسیر زندگی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است که توجه مخاطبان را به آن جلب می کنیم.
نظریه پردازان مختلف رویکردهای متفاوتی در مورد عوامل مؤثر بر رفتار و ویژگیهای شخصیتی افراد را ذکر کرده اند. برخی انسان را موجود فعال و خلاقی میدانند که در صورت شناخت خود، تواناییها و استعدادهایش می تواند زمینه خودشکوفایی خویشتن را فراهم کند. برخی دیگر، محیط، آموزش، تقویت و تنبیه را از عوامل مهم و مؤثر در رفتار و شخصیت انسان می دانند و بر این باورند که انسان سالم کسی است که به دلیل رفتارهای اجتماعی مناسب با محیط اطراف خود سازگاری مناسبی داشته باشد.
به نظر میرسد، هیچ یک از دو نظریه مهم ذکر شده به تفاوت های فردی انسان اشاره ای نکرده اند و بی توجه از کنار آن گذشته اند. موضوعی که نقش مهمی در بروز و ظهور رفتار های انسان در مسیر زندگی دارد. در این مقوله به طور کوتاه و مختصر به مهم ترین عوامل مؤثر در شکل گیری رفتار و شخصیت انسان اشاره خواهیم کرد.
سبکهای تربیتی: خانواده اولین و مهمترین پایگاه تربیتی فرزندان و پدر و مادر به عنوان اولین و مهمترین مربیان وآموزگاران محسوب می شوند. شیوههای فرزندپروری والدین تأثیر عمیق و دیرپایی بر رفتار و شخصیت فرزندان دارد. خانواده اولین آموزشگاه و والدین اولین معلمان محسوب میشوند. نوع رابطه والد ـ فرزند و شیوه برآورده نمودن نیازهای عاطفی، مادی و روانی فرزندان تأثیر زیادی بر رفتار و نگرشهای آنان دارد. با توجه به اینکه هر یک از والدین رفتار متفاوتی با فرزندان خود دارند، هر فردی رفتارش تا حدود زیادی متأثر از برخورد والدین است.
بسیاری از اوقات رفتارهای فرزندان انعکاسی از رفتار والدین آنان است که این امر نشاندهنده الگوی تربیتی والدین است. بنابراین، خانواده اولین و مهمترین محیطی است که در تکوین و پرورش رشد فکری، ذهنی و شخصیتی کودکان و نوجوانان نقش اساسی و مهمی را ایفا میکند که در این برخی از پژوهش نقش مادر را مهم تر دانسته اند. البته، نقش پررمگ تر مادر می تواند به دلیل تعامل بیشتر مادر-کودک و برآوردن نیازهای او می باشد.
به طور کلی، خانواده اولین و مهمترین بافت اجتماعی را برای رشد فرزندان فراهم میسازد. در جریان رشد طبیعی هر فرد، یک رشته تغییرات شناختی، عاطفی و اجتماعی را پشت سر میگذارد. البته، همه کودکان در طول رشد خود و در جریان سازگاری با این تغییرات دچار مشکلاتی میشوند که به استرسها و تعارضهایی در آنان منجر میشود و میتواند به مشکلات رفتاری ـ عاطفی و یادگیری آنها بینجامد. بیشتر مشکلات رفتاری کودکان منعکسکننده شرایط پیچیده بین فردی اعضای خانواده (بهویژه والدین) میباشد. به عبارت دیگر، وجود مشکلات رفتاری کودک نشاندهنده مشکلات رفتاری و روابط نامطلوب اعضای خانواده با یکدیگر است و با روشهای تربیتی نادرست والدین و تعامل معیوب آنها با فرزندان ارتباط دارد.
ویژگیهای شخصیتی فرزند: از عوامل مؤثر در چگونگی شکلگیری رابطه والد ـ فرزند میتوان به عوامل ارثی، ساختار ژنتیکی و خلق و خوی کودکان اشاره کرد که هنگام تولد با این ویژگیها متولد میشوند. به عنوان مثال، کودکان کژخلق به علت ناسازگاری باعث عصبی شدن والدین خود میشوند و هنگامیکه این وضعیت ادامه مییابد رابطه والد-فرزند به سردی میگراید. اما در عوض، کودکان آرام با رفتارهای سازگارانه خود باعث افزایش صمیمت و میزان دلبستگی والد- فرزند میشوند.
ویژگیهای شخصیتی والدین: این ویژگیهای از جمله مهمترین و مؤثرترین عوامل در تعیین شیوههای فرزندپروری و نوع برخورد و رفتار والدین با فرزندان محسوب میشود. هر یک از والدین با سبک شخصیتی خاص خود و خلق و خوی منحصربهفرد، به تعامل با فرزندان خود میپردازد. به عنوان مثال، والدین افسرده، مضطرب و روان آزرده اغلب در تربیت فرزندان خود کمحوصله، کسل و دارای تنش و نگرانی زیادی هستند که به تدریج حالتی از تکانشوری را به فرزندان خود منتقل میکنند.
عوامل بافتی و محیطی: یکی از عواملی که بر سبکهای تربیتی تأثیر دارد، دورههای اجتماعی ـ تاریخی است. هر یک از دورههای اجتماعی ـ تاریخی دارای قوانین، هنجارها و ویژگیهای خاصی است که با دورههای قبل و بعد متفاوت است. هر خانوادهای متناسب با موقعیت، شرایط، فرهنگ و ارزشهای خانوادگی خود که در تعامل با شرایط این دوره است، میزان اثرپذیری و اثرگذاری خود را بر فرزندان تعیین میکند. همچنین، مدرسه، دوستان و همسالان، رسانهها و مکانهای فرهنگی، نیز هر کدام به نوبه خود بر نوع رابطه والد- فرزند اثر میگذارند. بدون شک، تعامل و ترکیبی از این عوامل سهگانه موجب شکلدهی سبکهای تربیتی میشود.
خلق و خو: برای توصیف افراد از ویژگیهایی مانند سختگیر، لجباز، بدبین، شاد، خسیس، مهربان و آرام استفاده میکنیم. چنین طبقهبندی به ویژگیهای خلقی و تفاوت افراد با یکدیگر اشاره دارد که نحوه ارتباط او را با دیگران نشان میدهد. به عبارت دیگر، هر فردی ممکن است ویژگیهای منحصربهفرد خودش را داشته باشد که با آن نگاه و دیدگاه با جهان بیرونی، خودش و دیگران ارتباط برقرار میکند. چنین خصایصی میتوانند نقش مهمی در شکلدهی و تکامل شخصیت انسان داشته باشند.
بنابراین، یکی دیگر از راههای شناخت خود و یا دیگران میزان آگاهی از خلق و خوی فردی است و با چنین شناخت و آگاهی است که میتوان نسبت به اعمال دیگران، همسر و فرزندان قضاوت درستی انجام داد. چه بسا اوقات، ما بدون شناخت خصلتهای دیگران رفتارهای طبیعی آنان را سرکوب کرده، مورد سرزنشهای بیمورد قرار میدهیم و با ایجاد چالش و تنش، فرصتها و موقعیتهای گوناگون زندگی خود و دیگران را به خطر میاندازیم. به عنوان مثال، برخی از رفتارهای کودکان پیشدبستانی را رفتارهای لجاجتورزانه قلمداد میکنیم و یا برخی از اعمال نوجوانان را (مانند رفتارهای خطرپذیر) و یا از دیدن آنها تعجب میکنیم. گاهی شاهد این هستیم که سالمندان توقعات و انتظاراتی از دیگران دارند که ممکن است قابلیت اجرایی نداشته باشد.
همه اینها نمونهای از رفتارهایی هستند که نشانگر خلق و خوی افراد هستند. بنابراین، بجای مقابله با آنان تلاش کنیم، ضمن شناسایی دلیل چنین اعمال و رفتاری در صورت نامناسب بودن از مسیر صحیح به اصلاح و بهبود آن بپردازیم. خلق و خوی فرد از زمان تولد همراه اوست و نحوه تعامل او را در پاسخ به عوامل و محرکهای محیطی، نحوه سازگاری او با مشکلات و برخورد فرد با همسالان و دیگران را نشان میدهد. خلق و خوی افراد تأثیر مستقیم و مهمی بر نحوه احساس، ادراک، دیدگاه و شناخت خود و دیگران دارد.
لذا، ما به عنوان والدین، مربیان، معلمان و انسانی اجتماعی ضمن توجه به تفاوت های فردی افراد، در نظر داشته باشیم که شخصیت و رفتار ما انسان ها تابع عوامل و شرایط مختلفی از جمله فضای عاطفی-روانی خانواده، شرایط تاریخی و فرهنگی-اجتماعی؛ عوامل زیستی، ژنتیکی، عصبی و میزان انرژی دارای خلق و خوی متفاوتی هستیم. از این رو، عوامل یاد شده می توانند از ما یک انسان فعال و پرانژی، کم حوصله و بی حال، اجتماعی و جسور، کمرو و گوشه گیر، با انگیزه و با حرارت، شاد و خوشحال و افسرده و غمگین بسازد. با مشاهده رفتارهای غیر معمول بهتر است به جای نادیده گرفتن، سرزنش و مقایسه، فورا به علت یابی رفتار غیر معمول بپردازیم و فرد را از مشکلات نجات دهیم.
در غیر این صورت، بد رفتاری ها تا پایان عمر گریبانگیر فرد خواهد بود وموجب ستیز با خود، اطرافیان و جامعه خواهد شد. لذا، بیش از پیش در پی سبب شناسی رفتارهای غیر معمول باشیم تا رابطه ای پویا و زبیا، خانواده ای آرام و سرشار از مهر و محبت و جامعه شاد و سرزنده داشته باشیم.
خواهان سعادتمندی و بهروزی شما