| یادداشتِ غلامعباس شمس الدینی |
بهمن ۱۴۰۱بود که شورای اداری جنوب کرمان با حضور وزیر نیرو برگزار شد و در این جلسه وزیر نیرو از تصویب اعتبارات به منظور تأمین آب و برق شهرهای جنوبی کرمان خبر داد یکی از مصوبات این نشست تامین آب شرب تمام روستاهای جنوب کرمان تا پایان سال ۱۴۰۳ با مجموع اعتبار یک هزار میلیارد تومان، تامین اعتبار طرح آبرسانی از رودخانه کندر به نودژ به مبلغ ۱۳۲ میلیارد تومان از محل ۵۰ درصد منابع ملی و ۵۰ درصد استانی بود.
این طرح البته از سال ۱۳۹۵به وزارت نیرو پیشنهاد شده بود بهمن ماه ۱۳۹۵بود که علی رشیدی مدیرعامل وقت آب و فاضلاب روستایی کرمان آن را پروژهای بزرگ معرفی کرد و احمد حمزه نماینده مردم ۵شهرستان جنوبی استان کرمان گفت: تامین آب منوجان از رودخانه کندر به وزارت نیرو پیشنهاد شده است.
وی از ارائه پیشنهاد به وزارت نیرو برای تامین آب منوجان از رودخانه کندر خبرداد و خاطرنشان کرد: به آقای حاج رسولی در وزارت نیرو نیز پیشنهاد کردیم از آب این رودخانه که به سد میناب میریزد برای تامین آب شرب منوجان استفاده شود تا به منابع پایدار دسترسی داشته باشیم.
تیرماه امسال علیرضا عبدیان مدیرعامل شرکت آبفا استان کرمان در جلسه شورای اداری استان که با حضور وحیدی وزیر کشور برگزار شد، طی سخنانی با اشاره به وضعیت آب شرب استان گفت: ۱۹ شهر استان دارای تنش آبی هستند. بهمنظور آبرسانی به شهر رمشک و ۳۵ روستا و همچنین آبرسانی به شهرهای منوجان و نودژ از رودخانه کندر در جنوب که از پروژههای بزرگ آبرسانی هستند، نیاز به تأمین اعتبار داریم.مردادماه ۱۴۰۲منصور شکراللهی نماینده کهنوج، منوجان، رودبار جنوب، قلعه گنج و فاریاب در مراسم تودیع معاون فرماندار منوجان از اجرای طرح بزرگ انتقال آب از رودخانه کندر به نودژ و منوجان خبر داد.
۲۳ مهر ۱۴۰۲ خبری بر روی خروجی خبرگزاریهای داخلی قرار گرفت. عملیات اجرایی فاز نخست پروژه آبرسانی شهر نودژ و ۱۷ روستای منوجان با حضور معاون هماهنگی امور عمرانی، استاندار، نماینده مردم پنج گنج در مجلس شورای اسلامی، مدیرعامل شرکت آبفا استان کرمان و جمعی از مسئولان محلی شهرستان منوجان آغاز شدآیین کلنگ زنی پروژه آب شرب بخش آسمینون شهر نودژ و شهرستان منوجان از رودخانه دائمی کندر آغاز شد.
مدیر عامل آب استان گفت این طرح به طول ۶۵ کیلومتر تا شهرستان و با اعتبارفاز اول ۳۵۰ میلیار ریال کلنگ زنی و آغاز شده است وی افزود در مسیر این پروژه ۱۷ روستا با جمعیتی ۱۷۵۰۰ نفری روستای بخش آسمینون وجمعیت ۷۰۰۰نفری شهر نودژ تا یک سال آینده از آب رودخانه کندر بهرمند خواهدشد.
رودخانه کندر کجاست؟
روستای کندر ۲ رودخانه دائمی به نام رودخانه کندر و رودخانه دزدی در این سرزمین جریان دارد و محل تلاقی این دو رودخانه را دو رود میگویند که در نهایت این دو رودخانه از زیر پل آبنمای رودان عبور کرده و سپس وارد سد میناب هرمزگان می شوندرودهای جغین و رودان شعبات اصلی رودخانه میناب هستند که از مرکز رودان گذشته و اراضی جلگه و دشت را آبیاری و بسترهای رسوبی و آبرفتی زیادی را ایجاد نموده که موجب گسترش کشاورزی منطقه گردیده است.
در فرهنگ جغرافیایی رودهای کشور جلد چهارم آمده است: ” تنها رود دائمی شهرستان رودان هرمزگان است که از حوضه سریج ـ بندرعباس خلیجفارس و دریای عمان به طول ۴۰ کیلومتر از کوه سروستان در ۸۴ کیلومتری شمال غرب کهنوج سرچشمه گرفته، در جهت شمال شرق به جنوب غرب در شهرستان رودان جریان دارد و به رود میناب میریزد. رود جغین رود دیگری است که در شهرستان رودان جریان دارد و به رود میناب میپیوندد.
از شعبههای رودخانه رودان، کندر، بَهادُرَک، سَرکهَنان، شور، رهبران و زوئیه است” ین دو رودخانه در نزدیکی روستای برنطین، در ۲۵ کیلومتری شمال شرقی میناب به هم میپیوندند و رودخانه میناب را به وجود میآورند. به علت آب شیرین این رودخانه سد بزرگی نیز بر روی آن ساخته شدهاست. رودان با داشتن رود های فراوان تامین کننده ی اب شهر بندرعباس – میناب و … است.
آقایان نماینده و دولتمردان هرمزگان آیا خبر دارید؟
انتقال آب از رودخانه کندر که به یکی از بزرگترین پروژه های آبرسانی استان کرمان شهرت یافته است یک معنای واضح دارد. شرق و مرکز هرمزگان بی آب خواهد شد. سد استقلال دیگر منبع آب شرب و کشاورزی نخواهد بود، دشتهایی که در مسیر عبور این رودخانه قرار دارند به بیابان تبدیل می شود.
آقایان نماینده، استاندار، مدیران دولتی آیا خبر دارید چه بلایی قرار است بر سر هرمزگان نازل شود؟ متاسفانه شرق هرمزگان از همسایه خود آسیب دیده است . از انتقال معادن فاریاب که حق مسلم هرمزگانی ها بود تا این اتفاق ناگوار که به قیمت پایان زیست در بخشهایی هرمزگان تلقی می شود.
آقایان مسئول آیا می دانید که انتقال آب از طریق لوله گذاری دست اندازی آشکار در طبیعت تلقی می گردد؟ و انتقال آب به منزله دخالت و ایجاد اختلال در این نظم طبیعی است؟ آیا میدانید بدترین و فجیعترین نوع انتقال آب از طریق کانالها و لولههای سرپوشیده است چرا که این لولههای سرپوشیده علاوهبر اینکه اجازه نفوذ هیچ آبی را در مسیر خود نمیدهند؟ آیا میدانید رودخانهها بهطور طبیعی در مسیر جریان خود هم مناطق اطراف خود را سیراب میکنند هم منابع آب سفرههای زیرزمینی را تامین میکنند.
و انتقال آب از رودخانه کندر چه دشتهایی را به بیابان تبدیل می کند؟ آیا می دانید با اجرای عملیلات انتقال آب رودخانه کندر به بخشهای جنوبی کرمان فاجعه زیست محیطی در راه خواهد بود؟
گذشتگان از ما بیشتر مراقب منابع طبیعی بودند
حفر کاریز یاقنات پیشینه تاریخی در ایران دارد. ایرانیان در گذشته آب را از طریق قناتها و در یک بستر طبیعی انتقال می دادند و آب در طول مسیر در نقاطی که لازم بود، نفوذ میکرد. این قناتها و کانالهای انتقال آب از خصوصیات خارقالعادهای برخوردار بودند اما متاسفانه این دانش بومی – سنتی که می توانست به عنوان الگوی مناسبی در حفظ و حراست از منابع طبیعی، آب خاک و سفره های زیر زمینی باشد به طور کامل فراموش شده است. حتی قنات های موجود تخریب شد تا جایگزین آن لوله های قطور یا کانالهای بتنی شود که کمترین نتیجه اش فرسایش خاک و و از بین رفتن رطوبت خاک می باشد.
حکایت هرمزگان وکرمان بسان حکایت طالبان و سیستان
آب در طبیعت چرخهای دارد که اگر آن را نادیده گرفته شود و حقآبه مناطق اطراف مسیر آبهای روان را تامین نگردد، بین رفتن پوششهای گیاهی منطقه از بین میرود، تغییرات اقلیم در منطقه رخ میدهد و الگوی بارندگیها دچار تحول میشود. معنای روشن آن خسارتهای غیر قابل جبرانی است که با سوءتدبیر ایجاد شده است. نمونه واضح بستن آب به روی مردم را کشور همسایه یعنی افغانستان عملی کرد.
همسایه شرقی کشور ترجیح میدهد یک میلیارد متر مکعب آب را از سد کمالخان راهی گودزره کند تا تبخیر شود، ولی حقابه ایران را نپردازد. میرشکار مدیرکل محیط زیست سیستان و بلوچستان در این باره می گوید: “۲سد ارغنداب و کجکی در بالادست رودخانه هیرمند قرار دارند و در ادامه به بند کمالخان میرسند. بند کمالخان یک خروجی دارد که باید آب را به سمت غرب جاری کرده و پس از پر کردن تالابهای هامون در ایران، راهی گودزره درون خاک افغانستان شود. این مسیر تاریخی-طبیعی است، ولی متأسفانه افغانستان با دور زدن ایران و بدون درنظر گرفتن موضوعات زیستمحیطی و حقابه تالاب، آب بند کمال خان را مستقیم به گودزره هدایت کرده است.
گودزره ۳۰سال آبگیری نشده است و هر آبی در آنجا به تلخاب تبدیل شده و از بین میرود. متأسفانه نبود ثبات سیاسی مناسب در افغانستان منجر به این تصمیمات شده است. بعد از بند کمالخان هم بندهای بزرگ و کوچک زیادی احداث شده و آب به زمینهای کشاورزی در افغانستان هدایت شده است.” حقابهٔ ایران از هیرمند، به دادخواست حقوقی ایران از آب رود هیرمند در منطقهٔ سیستان اشاره دارد. این رود در گذشته در هر دو کشور افغانستان و ایران جاری بودهاست. جدایی هرات از خاک ایران در سال ۱۸۵۷ (میلادی)، حقابه را به یکی از مسائل مهم سیاسی، اجتماعی و زیستمحیطی دو کشور مبدل ساختهاست. با وجود انعقاد قرارداد حقابه هیرمند، از اواخر دهه ۱۳۷۰ (خورشیدی) و همزمان با کاهش بارش سالانه و گسترش خشکسالی در سیستان، میزان ورودی آب رود هیرمند به دریاچه هامون مرتباً کاهش یافت. معاهده حقابه میان افغانستان و ایران مربوط به هیرمند در اسفند ماه۱۳۵۱ به امضای نخست وزیران هر دو کشور رسیده است. در خرداد ماه۱۳۵۲ هر دو مجلس قانونگذاری دو کشور آن را تصویب کردند. اسنادی که باید در این رابطه میان دوکشور مبادله میشد، بهدلیل کودتای ۲۶تیر ماه سردار محمدداوود معطل شد و بالاخره در سال ۱۳۵۶ این اسناد نیز مبادله شد. مفاد این معاهده تا امروز نیز به قوت خود باقی است.
حکایت هرمزگان و کرمان دقیقا تداعی کننده اتفاقی است که همسایه شرقی بر خلاف قواعد و موفقتنامه های بین المللی بر سر سیستان آورده است. طبیعتا این وظیفه نمایندگان مردم هرمزگان در مجلس شورای اسلامی است که به سرعت وارد عمل شده و اجازه ندهند خسارت تصمیم وزارت نیرو دامن مردم هرمزگان را بگیرد. این وظیفه استاندار و متولیان مربوطه است که به جد مقابل چنین اتفاقات شوم ایستادگی کنند و نگذارند تبعات اجرای این طرح دامن اقتصاد، معیشت و طبیعت هرمزگان را بگیرد.
چرا اجازه انتقال آب هلیل به شمال کرمان داده نشد
اوایل دهه۷۰، یعنی حدود ۳۰ سال پیش طرح انتقال آب هلیلرود به کرمان در دستورکار دولت وقت قرار گرفت. عملیات اجرایی این طرح حدود سالهای ۸۶ تا ۸۸ آغاز و مقرر شد تا سال ۱۴۰۲ به پایان برسد. براساس این طرح، سد شهیدان امیرتیموری (صفارود) بهعنوان محلی برای ذخیره آب هلیلرود روی محل تلاقی رودخانههای رابر و رودبر ساخته و قرار شد آب سد پس از پمپاژ و گذر از مسیر خطوط لوله انتقال و تونل به تصفیهخانه شهر کرمان برسد.
انتقال آب از رودخانه هلیل در جنوب استان کرمان به مناطق دارای تنش آبی در شمال این استان از جمله طرحهایی بود که با مخالفت نمایندگان جنوب کرمان تا توقف کامل پروژه پیش رفت نماینده مردم جیرفت و عنبرآباد در مجلس شورای اسلامی گفت: معاون آب و آبفای وزیر نیرو قول توقف کامل انتقال آب جنوب کرمان از سرشاخه های هلیل به شمال استان را داد.
در نشستی که با جوانبخت معاون وزیر نیرو و مدیران کل این معاونت داشتیم توقف کامل و بدون قید و شرط انتقال آب از سرشاخه های هلیل به شمال استان و تعطیلی کارگاههای بردسیر تایید و صورتجلسه شد. بررسی طرح انتقال آب از سرشاخههای هلیلرود در کنار سایر پروژههای انتقال آب بین حوضهای کشور، در دستور کار تحقیق و تفحص مجلس قرار گرفته و به زودی گزارش نهایی آن در صحن مجلس قرائت و مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
ذبیح الله اعظمی میگوید: انتقال آب از سرشاخههای هلیلرود و سد صفارود به شمال استان کرمان یک طرح غیرکارشناسی، برهمزننده اکوسیستم، نابودکننده کشاورزی جنوب استان و مخرب محیطزیست و خشکونابودکننده جازموریان است و عامل افزایش ریزگردها در منطقه و حتی کل استان کرمان. بیشک اگر آبی در هلیلرود نباشد یا با کاهش آب رود مواجه شویم، کشاورزی و معیشت مردم جنوب نابود میشود و این به معنای بیکاری، فقر، ناامنی و مهاجرت صدها هزار نفر در این منطقه خواهد بود.
کشاورزان با شعارها و پلاکاردهایی در حمایت از هلیلرود و مخالفت با انتقال آن کنار جادهها و خطوط انتقال آب صف کشیدند، نمایندگان جنوب کرمان در مجلس، اعتراضات شفاهی و نامهنگاریهای خود علیه اجرای طرح را آغاز کردند و کلیپ کوتاهی از اظهارات شهید حاج قاسم سلیمانی که انتقال آب را خیانتی به هند کوچک ایران عنوان کرده بود، ضمیمه آن کردند و فعالان محیطزیستی سراسر کشور هم پویش و کارزاری در مخالفت با طرح به راه انداخته و از طریق طوماری اقدام به جمعآوری رای برای توقف طرح کردند.
محمد درویش، رئیس کمیته محیطزیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو معتقد است : چون آب هلیلرود در حالی قرار است به کرمان منتقل شود، که همین حالا هم در جنوب استان یعنی مناطق جیرفت (قطب کشاورزی استان) و جازموریان با کمبود منابع آبی مواجهیم. ازسرگیری دوباره طرح نگرانیهای زیادی بین مردم جنوب استان و فعالان محیطزیست ایجاد و این پرسش را مطرح کرده که آیا هیچ راه دیگری برای آباد کردن شمال جز نابود کردن جنوب وجود ندارد؟ پروژه انتقال آب هلیلرود هم حیات تالاب جازموریان و هم کشاورزی جنوب کرمان و معیشت و اقتصاد صدها هزار نفر را به مخاطره میاندازد و پویش آنها در راستای حمایت از هر دو بخش طبیعت و کشاورزی و معیشت مردم است.
نگاه ملی ندارید
در دهه ۶۰ بود که طرح انتقال آب از دز به قم و کویر مرکزی مطرح شد انتقال آب دز به قم و کویر، طراحان ویران کردن زیست بوم ایران را دنبال می کنند برخی کارشناسان گفتند : هیچ ضرورتی برای انتقال آب به کویر مرکزی ایران وجود ندارد و انتقال آب شیرین از سرچشمه رودها؛ و نه حتی دلتای رودها؛ برای خنک کردن کارخانه های پتروشیمی، سیمان، کاشی، فولاد و … غیرکارشناسی و خیانتکارانه است که نتیجه ای جز نابودی زیست بوم کشور ندارد.
کویر مرکزی ایران جای ایجاد صنایع آب بر نیست و این صنایع باید به کنار دریا منتقل شوند.فراموش نمی کنم سیدشریف حسینی نماینده اهواز در یک سمینار علمی (۱۵اردیبهشت ۱۳۹۴)گفت : در وزارت نیرو قانونی مصوب شد تا بر اساس آن ۸۰ درصد آبهای مورد استفاده شرکتهای صنعتی از طریق آبهای بازیافتی تامین شود، امروز کدام شرکتها از این نوع آب استفاده میکنند؟ معتقدیم که مسئولیت مدیریت آب، باید از وزارت نیرو جدا شود و تا این اتفاق نیفتد، همچنان دچار مشکل خواهیم بود. به تازگی قرار است برنامهریزیهایی در زمینه انتقال آب از دز انجام شود. انتقال آب در وزارت نیرو مانند موضوع انرژی هستهای کشور، محرمانه دنبال میشود اما ما برای گرفتن کوچکترین اطلاعات در این زمینه تلاش میکنیم. اگر مردم و مسئولان به فکر کارون نباشند، این رودخانه دچار مرگ تدریجی میشود و مرگ تدریجی کارون مرگ تدریجی خوزستان است. تا کارون زنده است، خوزستان هم نفس میکشد. این چه مدیریتی است که با بروز مشکلات آبی، انتقال آب از مناطق دیگر را اولین راه حل میدانند و ما معتقدیم تصمیم گیرندگان در وزارت نیرو نگاهشان ملی نیست بلکه منطقهای است.
چرا احداث سد سمیلان متوقف شد
قدیمی ها می گویند از ابتدای دهه ۵۰که روستای پاکوه رودان تابع کرمان بوده ،این رودخانه که پرآب تر از امروز بوده منبع آبی مهم روستاهای مسیر رودخانه کندر تا آبمای روذان بوده است مطالعات اولیه برای احداث سد سمیلان از همان سالها با مشارکت مشاوران خارجی آغاز شده بود و ساکنان محلی بارها نشستن وبرخاستن هلیکوپترها را شاهد بوده اند (هنوز آثار رنگ روی سنگ های اطراف و نشانه گذاری ها برای احداث سد سمیلان درمنطقه یافت می شود.)
قرار بود همزمان با سد استقلال میناب سد سمیلان هم در مسیر رودخانه احداث شود .با پیورزی انقلاب و دهه۶۰ روستای پاکوه با پیگیری مردم به ویژه مرحوم شیخ موسی جاودان از روحانیون سرشناس منطقه پاکوه به هرمزگان ملحق شد و صد البته احداث سد سمیلان همچنان در دستور کار بود اما تلاش مسئولان و نمایندگان کرمانی در دوره های هفتم و هشتم مجلس منجر به توقف این پروژه شد . هرچند مدیر عامل وقت آب منطقه ای هرمزگان دلیل آن را کمبود اعتبار خواند. اما امروز به راحتی سرچشمه رود رودان با انتقال آب به روستاهای آسمینون و البته در فاز بعدی به منوجان ،هدایت می شود تا در آینده نه چندان دور حیات طبیعی موجودات زنده در مسیر عبور رودخانه کندر به خطر افتد، تا سد استقلال بلاموضوع شود، تا محیط زیست از بین برود .این پروژه فاجعه زیست محیطی را به بار می آورد باید هوشیار بود.
آبادی کرمان به قیمت نابودی جنوب هرمزگان
آقایان مسئول جلوی ضرر را هر وقت بگیرید منفعت است. تنش آبی در منوجان و نودژ و برخی شهرهای جنوبی کرمان قرار است از طریق آب رودخانه کندر مرتفع گردد. این اتفاق به معنای پایان سرچشمه رودهای رودان تلقی میشود. سدی که در پایین دست رودخانه کندر احداث گردید سالهاست میزان آب رودخانه آب نما (رودجغین و رودان) را کاهش داده است. و اجرای عملیات آبرسانی به نودژ و منوجان از طریق رودخانه کندر هم موجب از دست رفتن محیط زیست کندر و هم بروز چالشهای زیست محیطی در مناطق جنوبی هرمزگان خواهد شد. آیا باید برای آبادی کرمان، جنوب هرمزگان نابود شود؟ این منطقی نیست.
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
دقیقا
من به عنوان یک مطالبه کر درخواست پیگیری از طرف مسؤلان دارم که محیط زیست هرمزگان خراب نشود